در حال ‌حاضر قیمت تایر در نیمه نخست سال، ۳۰درصد افزایش یافت، اما به‌گفته تولیدکنندگان همچنان نرخ آن واقعی نشده است. نرخ مواد اولیه یکی از چالش‌های عمومی برای تمام صنایع و تولیدکنندگان بوده که به نوعی پاشنه آشیل تولید محسوب می‌شود. سعید تقوایی، مدیر مرکز نوآوری و فناوری گروه صنعتی رازی (دارنده مجموعه شرکت‌های یزد تایر، آرتاویل تایر و...) درباره مشکلات تولید صنعت تایر در کشور گفت: مشکلات واضح و بیان آن تکرار مکررات است. مشکلات فناوری یکی از این چالش‌ها است که به موضوع تحریم برمی‌گردد. عدم ارتباط با کشورهای توسعه‌یافته فناوری را در این صنعت روزآمد نکرده است. همچنین یکی از مشکلات همه‌گیر صنعت، نرخ مواد اولیه بوده که در چند سال اخیر جهش نجومی داشته و روز به روز قیمت‌ها در حال افزایش است؛ اما از سوی دیگر محصول نهایی مشمول قیمت‌گذاری شده و سازمان حمایت مصرف‌کنندگان و تولیدکنندگان اجازه قیمت تمام شده را نمی‌دهد. در واقع قیمت تایر مصوب بوده و از سوی این سازمان تعیین می‌شود. در ادامه، قیمت تمام شده و مصوب با یکدیگر همخوانی ندارند.

وی تاکید کرد: بزرگ‌ترین دغدغه‌ای که صنعت تایر دارد مواد اولیه را گران خریداری می‌کند، نهاده‌هایی که روزبه‌روز هم گران‌تر می‌شوند اما تولیدکننده نمی‌تواند با قیمت تمام شده محصولش را به فروش برسانند. با نگاه به سود شرکت‌های تایرساز در سال گذشته، بزرگ‌ترین شرکت‌ها سودی زیر یک درصد داشته‌اند. در حالی‌که آنها بنگاه اقتصادی بوده و باید به سهامدارهای خود پاسخگو باشند. عمده شرکت‌های تایرساز در بورس بوده و سهامدار دارند. به عنوان مثال سهامدار شرکتی مانند بارز، تاپیکو و شستا است. شستا سرمایه‌گذاری کرده تا بتواند پول بازنشستگان را تامین کند؛ از بنگاه اقتصادی انتظار درآمدزایی دارد. وقتی شرکتی  سودی نداشته  و در حاشیه زیان باشد دیگر آن بنگاه، اقتصادی نخواهد بود.

عملکرد جزیره‌ای

مدیر مرکز نوآوری و فناوری گروه صنعتی رازی با اشاره به موضوع نقدینگی ادامه داد: از سوی دیگر این شرکت‌ها باید برای چرخش عملیات مالی خود تامین نقدینگی داشته باشند و بتوانند از بانک‌ها وام بگیرند و اگر این گردش مالی نباشد شرایط دریافت وام را نخواهند داشت. تقوایی با بیان اینکه بنگاه‌های اقتصادی دو دسته هستند، گفت: بخشی از آنها  خصوصی هستند. کسانی که سرمایه‌گذاری کرده‌ به دنبال سود منطقی هستند. دسته دیگر زیرمجموعه‌ها عمدتا بانک‌ها و صندوق‌های بازنشستگی بوده که آنها هم اولویت‌شان سود بیشتر است تا پول مورد نیاز مجموعه‌هایی مانند بازنشستگان را تامین کنند. تمام این مسائل در کنار آمار بالای سهامداران عام موضوع را جدی‌تر می‌کند. به عنوان نمونه آرتاویل تایر از زیرمجموعه هلدینگ رازی نزدیک به ۵/ ۳میلیون نفر سهامدار دارد. مساله این است که ما در فعالیت‌های صنعتی جزیره‌ای نگاه می‌کنیم. مثلا به شکل دستوری عنوان می‌شود «محصول صنعت تایر نباید گران شود».آنچه اتفاق می‌افتد این است که  ظرفیت تولید کاهش پیدا می‌کند و دیگر بنگاه‌ها نمی‌توانند اقتصادی عمل کنند.

این فعال صنعت تایر اضافه کرد: تایر جزو کالاهای مورد نیاز مردم است و قدرت خرید مردم هم کاهش پیدا کرده و تولیدکننده باید شرایط را درک کند اما به هر حال حیات بنگاه اقتصادی هم باید حفظ شود. هیچ تولیدکننده‌ای موافق افزایش قیمت نیست اما هنگامی که نرخ تورم ۴۰ درصد است نمی‌توان با دستور قیمت کالاها را پایین نگه داشت. تقوایی درباره افزایش ۳۰ درصدی قیمت تایر در خرداد یادآور شد: یک خواسته از سوی تولیدکنندگان و انجمن صنعت تایر بود و صنعتگران عنوان کردند دخل‌وخرج آنها به هم نمی‌خورد، اما با چانه‌زنی بسیار این افزایش با قیمت واقعی فاصله دارد. تجربه گذشته نشان داده عملکرد دستوری موفق نبوده است. مسائل باید همه‌جانبه پیگیری شود.

تقوایی در ادامه سخنان خود با اشاره به آمار تیراژ تولید گفت: درحال‌حاضر صنعت تایر با توجه به شرایط سالانه ۳۰۰ هزار تن تایر تولید می‌کند که بازار مصرف حدود ۳۷۰ هزار تن است. به‌طور قطع اگر تولید کاهش پیدا کند ناوگان حمل‌ونقل با مشکل مواجه می‌شود. واردات این حجم تایر با کمبود ارز منطقی نیست؛ علاوه‌ بر اینکه دوباره چالشی جدید به‌ وجود می‌آید و تولید داخل و داخلی‌سازی صنایع با معضل واردات و بی‌انگیزگی برای سرمایه‌گذاری روبه‌رو خواهند شد. بنابراین خواسته صنعتگران این است که تصمیم‌گیران نگاه همه‌جانبه داشته باشند.

وابستگی ۷۵ درصدی صنعت  تایر به نرخ مواد اولیه

این فعال صنعت تایر در پاسخ به این پرسش که با توجه به شرایط فعلی، راهکار کاهش بهای تمام شده در واحدهای صنعتی تایر چیست، گفت: بین ۷۰ تا ۷۵ درصد قیمت تمام شده تایر مربوط به نرخ مواد اولیه است. مواد اولیه مورد نیاز تایرسازان ۵۰ درصد از داخل تامین می‌شود و باقی وارداتی است. بنابراین قیمت مواد اولیه تاثیر زیادی در بهای تمام شده کالاها دارد. برنامه‌ریزی باید به گونه‌ای باشد که قیمت این نهاده‌های تولید مناسب‌تر به‌دست تولیدکنندگان میانی و نهایی برسد؛ البته شاید خوراک تولیدکنندگان پایین‌دستی هم با قیمت بالا عرضه می‌شود، اما به هر حال سازمان حمایت مصرف‌کنندگان و تولیدکنندگان با این باور که مردم با مواد اولیه‌ای مانند دوده سروکار ندارند پس سیاست دستوری برای بهای آنها لحاظ نمی‌شود اما این سیاست برای تایر که کالای مورد نیاز مردم است پیاده می‌شود.

در حالی که سیاست قیمت‌گذاری باید برای تمام زنجیره تولید لحاظ شود. به عنوان کسی که در بخش تحقیقات و فناوری صنعت تایر فعالیت دارم، معتقدم باید روی بهای تمام شده کار کرد، اما نمی‌توان انتظار معجزه هم داشت. دغدغه هر تولیدکننده‌ای کاهش قیمت تمام شده است، زیرا سودش بیشتر خواهد بود و بازار تقاضای بیشتری خواهد داشت. اما هنگامی که ۷۵درصد وابستگی به نرخ مواد اولیه وجود دارد و این مواد در کوتاه‌مدت تغییر قیمت دارند نمی‌توان خیلی مانور داد. با کنار هم قرار دادن افزایش قیمت مواد اولیه در دو سال اخیر و سود تایرسازان به یک پارادوکس در تولید خواهیم رسید